در حوالی یک من



نمی‌توانم بنویسم از اتفاقات روزمره. حسم بهش دیگر مثل گذشته‌ها نیست. به هیچ‌کس نمی‌توانم اعتماد کنم. نمی‌توانم خودم را با شرایط جدید وفق دهم. نمی‌توانم دیگر.  فقط دلم می‌خواهد گریه کنم.  حالم خوب نیست.  دیگر اعتماد به نفس لازم را ندارم.  حس می‌کنم هر کاری را انجام می‌دهم اشتباه از آب در می‌آید.  حس یک آدم شکست‌خورده را دارم.  


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

mdlayeghi2 kharid-140010 آساتیم - بهترین های دنیای گیم، سینما و سرگرمی بسم اللّه الرحمن الرحیم تعمیرات جک پارکینگ - 09126589443 مهندسی برق قدرت بنیس کافه چاپ نصر بازی آواز کده